گردگیری کردن (زَ زَ دَ) ستردن غبار و گرد از ظرف، کاخال و مانند آن. رجوع به گردگیری شود ادامه... ستردن غبار و گرد از ظرف، کاخال و مانند آن. رجوع به گردگیری شود لغت نامه دهخدا
گردگیری کردن پاک کردن گرد و غبار چیزی: در و دیوار اطاقها را گرد گیری کردند ادامه... پاک کردن گرد و غبار چیزی: در و دیوار اطاقها را گرد گیری کردند تصویر گردگیری کردن فرهنگ لغت هوشیار